وبلاگ محمد حسین

پیوندهای روزانه
آخرین نظرات
نویسندگان

۲ مطلب در دی ۱۳۹۳ ثبت شده است

سلام


می گویند که خدا از انسان جداست.


خوب آخر خودت فکر کردی چه می گویی؟

خواستی ابرویش را صاف کنی زدی چشمش را هم خراب کردی.

خوب آخر عزیز من این ابرو صافی اش در کجی اش است. چرا توجه نمی کنی؟

اگر می خواست صاف می آفرید.

یا نکند کج آفریده که شما اصلاحش بفرمایید؟

یا نکند این را هم می بندید به دریای مجاز هایی که برای خدا در نظر گرفته اید؟

یا نکند تاویل می فرمایید تا کلام را از موضعش انحراف بدهید و حرف خود را از دهان دیگری بزنید؟


خوب آخر عزیز من ببین معلم کیست و متعلم کیست؟ شما قرار است آموزشگر باشید یا خدا؟


همچین :(


یک لحظه بشین ببین اگر خدا واقعا جدا بود چه کوفتی می شد این جهان.

یک لحظه فکر کن که در تمام شئون دو موجود جدا از هم "مستقل" و "غنی" هستند.

چرا دقت نمی کنی؟


شیطان می گوید بزنم فکش را بیاورم پایین ها! D:

استغفر الله خدایا توبه :)


اصلا یک چیزی.

این زندگی اگر آخرش اویی نباشد به چه درد می خورد؟

واقعا به چه درد می خورد؟

عشق بازی با او وقتی وصالی نباشد به چه درد می خورد؟

عبادتی که هیچ چیزش به او نمی رسد به چه درد کسی می خورد؟

یا اینکه می گویی خود عبادت به خدا نمی رسد ولی تصویرش به او می رسد؟ یا بوی آن به خدا می رسد؟ یا اینکه خدا می فهمد بدون اینکه تصویر آن به خدا برسد؟ یا اینکه خدا نمی بیند و می فهمد؟ یا اینکه خدا بدون دیدن می بیند؟ یا چه؟

آخر مگر بدون ارتباط با خدا موجودی ممکن است موجود شود؟


هعیــــــــــــ

  • محمد حسین

سلام

بعضی مواقع آدم نگاه می کند می بیند که اساس این فیزیک و شیمی و سایر علوم را بر پایه حماقت گذاشتند.

من زیاد با فیزیک سر و کار نداشتم ولی بخاطر درسم مجبورم مقداری فیزیک بخوانم.

برای من که تازه دارم فیزیک می خوانم (و این بعد از مدتی تحصیل و نیز بعد از مدتی مطالعه فلسفه بوده) یک سری مطالب کاملا احمقانه و دور از ذهن است.

مگر نه اینکه فلسفه باید مقدم بر فیزیک باشد؟

مگر نه اینکه مسائل کلی تر باید قبل از مطالب جزئی تر بررسی شود؟

مگر نه اینکه تعاریف باید دقیق باشد؟

خوب من احساس می کنم یک سری تعاریف غلط یا به قول استادمان Brain Washing ها (شستشو های مغزی) این وسط اتفاق افتاده که کسی هم نمی آید بگوید "بابا جان! این چرت و پرت هایی که می گویید، اینها خشت های بنیادی نظریات فیزیکی شماست. چرا روی آنها دقت نکردید؟ آن وقت آمدید روی یک سری چیز های بی خود سال ها وقت گذاشته اید؟؟؟؟"


نمونه اش:

تعریف جسم.

نمونه اش:

تعریف ماده.

نمونه اش:

تعریف انرژی.

نمونه اش:

تعریف فوتون.

نمونه اش:

تعریف کار.

نمونه اش:

تعریف حرکت.

نمونه اش:

تعریف اصطکاک و برخورد.


در علوم احمقانه می گویند فوتون و اشعه هایی که از خورشید می آید باعث دیدن می شود و....

ولی یک ذره دقت نکرده اند که واقعا این فوتون است که باعث دیدن می شود؟ یا اینکه این بنده خدا خودش با چیز دیگری روشن شده؟ ما با فوتون می بینیم؟ یا با نور؟ نور همین فوتون ها و امواج و ذرات هستن؟؟؟؟؟؟ آیا؟ کسی که اندکی بوی فلسفه ی اشراق به گوشش رسیده باشد این حماقت ها را نمی تواند قبول کند. اصلا یک نفر عاقل چطور می خواهد توجیه کند که ما در هنگام خواب هم با فوتون!!! می بینیم؟


می آیند می گویند عالم کوانتیده و گسسته است. آخر مگر می شود؟ اصلا گسستگی مگر معنی دارد؟ اصلا اگر گسستگی باشد رابطه ی بین دو شیء گسسته چطور امکان پذیر خواهد بود؟ اصلا معنی ندارد که دو شیء گسسته با هم ارتباطی بر قرار کنند. چه از نظر نیروی گرانشی و چه از نظر الکتریکی و چه از نظر سایر ارتباطات دنیوی یا اخروی. (همین طور کسانی که قائل به گسستگی انسان از خدا هستند)


دیگر اینکه می گویند انرژی ربطی بر کار است.

و بعد کار را چطور تعریف می کنند؟

جسم را چطور تعریف می کنند؟!


 و ...


یک نفر باید بیایید به این احمق ها (واقعا احمق ها) بگوید "جمعش کنید بابا"

  • محمد حسین