نماز امام خمینی (ره)
سکانس نهم ) نماز امام خمینی (ره)
دیده ام انسان های وارسته ای را که از فرط وارستگی و از خود کم بینی در عظمت جمال پروردگار ستون بدنشان خمیده و حالت خشوع بر ایشان موستولی شده .
عارفینی واقعی که از دنیا و از خود چیزی ندارند و خود را ناچیز می بینند.
متقیانی که در نمازشان جز یک هیکل چروکیده و ضعیف چیزی مشاهده نمی کنی و هر چه می بینند خدا می بینند .
اینها را دوست دارم،
اما آنچه از امام خمینی ام (ره) دیده ام بیشتر دوست دارم.
او نمی گوید خدایا این ناچیز و ناقابل را بپذیر.
او بدن راست می دارد در نماز .
اما چرا این به دلم نشست؟
حتما مناجات عرفه را خوانده اید . بخشی از آن واقعا برایم تعجب بر انگیز بود . در قسمتی از آن دیدم که گویا امام حسین ع دارد از خودش تعریف می کند ، گویا دارد می گوید که ما پدرانمان فلان بودند و مادرانمان فلان . پدرانمان پاک بودند و ما در اصلاب و ارحام پاک ابدانمان پیدا شده ...
خیلی تعجب داشت .
ولی تعجبم وقتی به قسمت های جلوتر دعا رسیدم تبدیل به حیرتی شد ، حیرتی از سر شوق و عظمت امام و پاکی و خدادوستی اش.
گویا امام آن همه جسم و روحش را بالا می برد ( نه برای اینکه مال اوست ، نه ) برای اینکه پیشکشی که قرار است در عاشورا تقدیم محبوبش کند را مقام دهد و بالا ببرد .
این است تفسیر من از صلوة زیبای امام که به نظرم یک درجه بالاتر از رندی سایر خاشعین است.
نمازی با بدنی صاف و محکم و سری رو به پایین .