وبلاگ محمد حسین

پیوندهای روزانه
آخرین نظرات
نویسندگان

۸۳ مطلب توسط «محمد حسین» ثبت شده است

جلسه ٨٦١٠٢٠

در قیامت زبان میگوید خدایا تو مرا عذابی کردی که عهدی را نکردی. به او گفته می شود از تو کلمه ای خارج شد که به مشرق و مغرب زمین رسید و به بخاطر آن خون ها ریخته شد و حق ها بایمال شد و . . .

سکوت انسان را از پراکندکی حفظ می کند.

اولیا خدا بسیار کم حرف می زدند و مراقب زبانشان بودند.

احادیث: هر کس سکوت اختیار کرد نجات یافت.

سکوت حکمت است و قائلین به آن کم هستند.

آسان ترین عبادات سکوت و حسن خلق است.

یکی از مسایلی که باعث می شود انسان صادق نباشد و منافق شود و قلب و زبانش یکی نباشد و نتواند ترفیع پیدا کند( و عمل صالح یرفعه ) این هست که انسان جاه طلب باشد یعنی در زمین تعالی بجوید و ریاست طلب باشد.

چرا که اگر انسان قلب و زبانش یکی نباشد کسی دور انسان جمع نمی شود.

  • محمد حسین


جلسه 861015

انسان را کلمه صدق بالا می برد.

باید سعی کنیم راست بگوییم.هرچند اگر به نظر خودمان راست بود باز هم از دید مقام بالاتر دروغ است.(در حد خودمان راست بگوییم)

مثلا خودمان بررسی کنیم که آیا برای نزدیک شدن به خدا نماز می خوانیم یا نه.

صدق بعدی در عظم است.

بعدی وفای به عهد است.در این مرحله آسمان و زمین انسان را به امتحان میکشد که مثلا آیا فقط برای نزدیکی به خدا نماز می خوانیم یا نه.

  • محمد حسین

گزیده ای از دروس اخلاق ایت الله شجاعی--------- رمضان

گناه  باطن روزه را باطل میکند.

بیش از مقدار لازم نخورید.

سعی کنید سه شب قدر را بیدار بمانید.

زمانی را به درد دل و دعا به زبان خودتان اختصاص دهید.

اگر میخواهید مقام خودتان را ببینید راهنمایی بشوید و... سعی کنید راست بگویید(در حد خودتان)

 

یکی از اقسام دروغ ، دروغ در مقام عمل است. مثلا در نماز می گوییم الله اکبر ولی در دل خدا را اکبر نداریم.

حدیث: خدا به نمازی که در آن قلب با بدن هماهنگ نباشد نظر نمی کند.

حدیث دیکر خدا می فرماید ای دروغگو به عزت و جلالم قسم تو را از حلاوت ذکرم محروم می کنم و از قرب خودم محجوب می کنم و از سرور مناجاتم محروم می کنم.

****امام صادق ع می فرماید اگر این اثار سرور و لذت را در خودت یافتی بدان خدا تو را در تسبیحت تصدیق کرده.****

 

چند مورد دروغ جایز است مثل جنگ و حفظ جان یا آشتی دادن دو مومن.که البته این در قسم اول دروغ است یعنی گفتاری.

  • محمد حسین

گزیده هایی از جلسات اخلاق استاد آیت الله محمد شجاعی جلسه 8612١1

===============================

فقط نگاه مردم نیست بلکه مثلا ممکن است انسان برای وضو گرفتن طراوت صورت هم در نظر داشته باشد(((این هم به نحوی ریاست)))

حتی قصد حالات عرفانی یا قصد بهشت!!!!!!!!!!

***کسی که عملش در نزد مردم فرق می کند در حقیقت ظاهر و باطنش با هم یکی نیست****(((دقت و توجه می خواهد این حرف)))

  • محمد حسین

بنده حتی شده با زور تو را می خواهم // میل اغیار ندارم چون تو را می یابم

گر برانی و نخواهی و نگیری ام هیچ // چون ندارم دگری، باز به تو روی آرم

شوق دیدار تو بر هوس در دل نیست // جلوه ی اندک رازی است ز تو می دانم

بی رخ ماه منیرت به چه شب روز کنم؟ // حول ظلمتکده ی حال خودم حیرانم

گدایان مال و ملکت را بر رباید بوی زر // فقر عشقم من و   ناز تو را می خوانم

سخره گیرند مرا که ندارم جز عشوه // آری ، و به همین هدیه ی تو مــــی بالم

مقصدم بس بعید و معبرم پر ز خار // چشم بستم... ، در هوایت مرکبم می رانم

تا چه پیش آید و با من چون کنی... // هر چه خواهی بکنم ، سر بنهم ، دل بازم

دل در این دولت دنیای دنی قابل نیست // دینم به دارا می دهم ، در عوضش نستانم

بنده حتی شده با زور تو را می خواهم // ز میل خود رسته ام ، میل تو را می خواهم


شعری بود که در سایت هم میهن یکی از بچه ها مصرع اول را گفته بود و مصرع دوم را می خواست و دیدم قشنگ است ، باقی اش را هم سرودم.

  • محمد حسین

آیه ی 144

قَدْ نَرَىٰ تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِی السَّمَاءِ ۖ فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا ۚ فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ ۚ وَحَیْثُ مَا کُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ ۗ وَإِنَّ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ لَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا یَعْمَلُونَ

 

ولّی وجه در آیه ای پیشین در همین سوره بود که می فرمود:

وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ ۚ فَأَیْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِیمٌ

سماء چیست؟ در کدام آسمان پیامبر وجهش را می گرداند ؟ و قبله ای که دنبال آن بود چه نوع قبله ای بود؟ البته که همه جا که روی می گرداند روی خدا بود ولی گویا قبله ای راضی ترش می کرد.

و جالب اینجاست که پیامبر در آسمان دنبال مسجد الحرام بود!

اگر اشتباه نکنم در مورد آسمان ، این موارد را بخاطر دارم: آسمان را یکی می گفت که افق فکری است ، یکی می گفت مراتب وجود انسان است. یکی می گفت مراتب بهشت و جهنم و اسفل و اعلی است.مطمئن نیستم ، باید بررسی کنم.

مسجد الحرام هم برای من معلوم نیست چیست؟ ولی می دانم که مسجد یعنی محل سجود و دو چیز را خوب به خاطر دارم : یکی اینکه به پنج قسمت از بدن انسان که هنگام سجود با زمین در ارتباط هستند مسجد می گویند و در روایتی که بین امیرالمومنین (ع) و عمر بوده و در آن عمر یکبار دیگر گفته بود که اگر علی (ع) نبود ، عمر هلاک می شد ، حضرت اشاره داشتند به این موضوع ( در مورد حد قطع کردن دست به عنوان مجازات دزدی در اسلام ). همینطور مورد دیگری در مورد مسجد می دانم و آن اینکه گویا به ابدان مومنین که برای خدا سجده می کنند هم اطلاق می شود. ( حدیثش را یادم نیست ولی می دانم همچین چیزی را شنیده ام ). «فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّـهُ أَن تُرْفَعَ وَیُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ» النور/36

در مورد حرام . ما در فرهنگ خودمان به کار زشتی که نباید انجام داد و عقوبت سخت دارد می گوییم. با تحقیق در قرآن کریم 21 آیه مربوطه بدست می آید. دو مورد در مورد حلال و حرام است و در آن می فرماید که حلال و حرام را شما مشخص نکنید . و باقی حرام منسوب به یک ماه یا مسجد هستند ( یعنی مسجد الحرام یا شهر الحرام ).

اگر درست به خاطر داشته باشم ، از حرام به حریم هم تعبیر می شود.

لغتنامه دهخدا در مورد مسجد الحرام می گوید: مسجدی که محیط بر کعبه است . مسجدی است که در مکه در گرداگرد کعبه واقع شده.

سایت پرسمان در این مورد می گوید: برخی معتقدند به این دلیل به آن مسجد الحرام گفته‌اند که ورود مشرکان به این مسجد حرام می‌باشد. برخی دیگر می‌گویند: این مسجد مکانی است که باید مسلمانان در حال ایمنى و آسودگى خاطر، بدون هراس و ترس در آن رفت و آمد کنند لذا آن را مسجد الحرام نامیده‌اند یعنی مسجدی که در آن آزار رساندن، ترساندن و ... مسلمانان حرام است. دسته‌ای دیگر علت این نام‌گذاری را این‌گونه بیان کرده‌اند: در آن‌جا پاره‌ای از اعمال که در دیگر مکان‌ها جایز است، حرام می‌باشد مانند: صید حیوانات و قطع درختانش. مرحوم علامه طباطبایی با استناد به آیات قرآن علت این نام‌گذاری را این‌گونه بیان کرده‌اند که: «حرام از ماده «حرم»‌ و به معنای «مورد احترام » می‌باشد.

سایت پژوهه می گوید: مسجدالحرام همان مسجد معروف در شهر مکه است؛ با اینکه برخی بر اساس آیه­ی اول سوره­ی اسراء کل شهر مکه را مسجدالحرام می­دانند که قرآن سیر ملکوتی رسول خدا را در شب معراج از مسجدالحرام بیان نموده، درحالی­که پیامبر آن شب در مکه خارج از مسجد حضور داشت؛ با این تعریف شهر مکه و حرم باهم به حکم مسجد هستند. همچنین این سایت به چند آیه اشاره می کند که در آن مسجد الحرام برای مشرکین حرام شناخته شده ( چون آنها را نجس می داند ) و نیز مسجد الحرام را در کنار سبیل الله!!! قرار می دهد و می گوید کسانی که مومنین را از راه خدا و مسجد الحرام باز داشتند کار بس بدی انجام داده اند.و آیه ای که قتال ( جنگ ) در مسجد الحرام را جایز نمی داند مگر هنگامی که در آن جنگ بر علیه مومنین صورت گرفته.

سایت تبیان می گوید: پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله : برتری مسجدالحرام بر مسجد من، همچون برتری مسجد من بر مساجد دیگر است  -------------   ابوذر: به رسول خدا گفتم: «کدام مسجد، اوّل بنا نهاده شده است؟» فرمود: «مسجدالحرام». گفتم: «سپس کدام؟» فرمود: «مسجد الأقصی». گفتم: «فاصله میان این دو چه مقدار بود؟» فرمود: «چهل سال». سپس فرمود: هر کجا که نماز تو را دریافت (و وقت آن رسید) نماز بخوان، زمین برای تو مسجد است. ----------------------- امام علی علیه‌السلام : چهار مکان است که از قصرهای بهشتی در دنیاست: مسجدالحرام، مسجد پیامبر، مسجد بیت المقدس و مسجد کوفه. ------------------------- امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید: در کنار مستجار بگو:اَلَّلهُمَّ! البَیْتُ بَیْتُکَ وَالعَبْدُ عَبْدُکَ وَهذا مَکانُ العائِذ بِکَ مِنَ النّارِ -------------- مستحب است با پای برهنه و با حالت سکینه و وقار وارد مسجد شود ---------------- مستحب است بر درب مسجدالحرام ایستاده بگوید: اَلسَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا النَّبِیُّ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهُ، بِسْمِ اللهِ وَ بِاللهِ وَ ماشاءَاللهُ، السَّلامُ عَلی أنْبِیاءِاللهِ وَ رُسُلِهِ، -------------------- اَلسَّلامُ عَلی رَسُولِ اللهِ اَلسَّلامُ عَلی إبْراهِیمَ خَلِیلِ اللهِ، وَالْحَمْدُللهِ رَبِ الْعالَمِینْ».پس سه مرتبه بگوید:أللَّهُمَّ فُکَّ رَقَبَتی مِنَ النَّارِ».سپس بگوید: «وَأَوْسِعْ عَلَیَّ مِنْ رِزْقِکَ الْحَلالِ الطَیِّبِ وَادْرَأْ عَنَّی شَرَّ شَیاطِیْنِ الْجِنِّ وَالاِْنْسِ وَ شَرَّ فَسَقَةِ الْعَرَبِ وَالْعَجَمِ».

در این آخری نکته ی جالبی وجود دارد و آن اینکه چرا در مسجد الحرام به رسول خدا سلام می دهیم؟ شاید برای اینکه آنجا پیامبر را می بینیم ، همانگونه که در نماز ، به پیامبر سلام می دهیم. همینطور نکته ی دیگر اینکه رزق حلال با رزق واسع فرق می کند و حدیثی هم در این باب از امام معصوم (ع) هست که می فرماید رزق حلال روزی پیامبران است! و جالب اینکه در مسجد الحرام روزی پیامبران می طلبیم!

آیه ی 145

وَلَئِنْ أَتَیْتَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ بِکُلِّ آیَةٍ مَا تَبِعُوا قِبْلَتَکَ ۚ وَمَا أَنْتَ بِتَابِعٍ قِبْلَتَهُمْ ۚ وَمَا بَعْضُهُمْ بِتَابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ ۚ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ۙ إِنَّکَ إِذًا لَمِنَ الظَّالِمِینَ

سوالی که در این آیه برایم هست این است که چرا در این آیه و بسیاری آیات دیگر که در ذهن دارم ، پیامبر را از تبعیت هوای نفس دیگران منع می کند؟

تبیعتا باید می فرمود که ای پیامبر از هوای نفس خودت پیروی نکن!

چه احتمالی می دهم و چه می خواهم بگویم؟ بنده آیه ای دیده ام که می فرماید پیامبر درون شماست!!!

 کَمَا أَرْسَلْنَا فِیکُمْ رَسُولًا 

وَکَیْفَ تَکْفُرُونَ وَأَنْتُمْ تُتْلَىٰ عَلَیْکُمْ آیَاتُ اللَّهِ وَفِیکُمْ رَسُولُهُ ۗ

وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ یَا قَوْمِ اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ جَعَلَ فِیکُمْ أَنْبِیَاءَ وَجَعَلَکُمْ مُلُوکًا وَآتَاکُمْ مَا لَمْ یُؤْتِ أَحَدًا مِنَ الْعَالَمِینَ

 وَمَا نَرَىٰ مَعَکُمْ شُفَعَاءَکُمُ الَّذِینَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِیکُمْ شُرَکَاءُ ۚ

فَقَدْ لَبِثْتُ فِیکُمْ عُمُرًا مِنْ قَبْلِهِ ۚ 

وَلْیَجِدُوا فِیکُمْ غِلْظَةً

عَلِمَ أَنَّ فِیکُمْ ضَعْفًا

لَوْ خَرَجُوا فِیکُمْ مَا زَادُوکُمْ إِلَّا خَبَالًا وَلَأَوْضَعُوا خِلَالَکُمْ یَبْغُونَکُمُ الْفِتْنَةَ وَفِیکُمْ سَمَّاعُونَ لَهُمْ

وَاعْلَمُوا أَنَّ فِیکُمْ رَسُولَ اللَّهِ

 

و همینطور در دعای جامعه کبیر می خوانیم که ذکرکم فی الذاکرین و اسماءکم فی الأسماء و أجسادکم فی الأجساد و ارواحکم فی الأرواح و أنفسکم فی النفوس و آثارکم فی الاثار و قبورکم فی القبور!!!

همینطور جالب است که بدانیم که از پیامبر به عنوان رسول بیرونی یاد می شود و از عقل به عنوان رسول درونی .

همینطور جالب است که بدانیم که پیامبر گفته است که اولین چیزی که خلق شد ، خودشان ( و نورشان بوده است ).

همینطور جالب است که بدانیم که پیامبر (ص) فرموده اند که اولین چیزی که خلق شد ، عقل بود!

حالا بر می گردیم به سوال اول ، چرا گفته شده که پیامبر از هوای نفس دیگران تبعیت نکند؟ که در غیر این صورت ظالم محسوب می شوند؟

ایشان خودشان هوا ندارند و اگر هوای دیگران تبعیت کنند در این صورت به نظر بنده هم به خودشان ظلم کرده اند و هم به آن دیگران! که البته که نمی کنند.

موضوع دیگر اینکه این آیه با مطالبی که در کنار آن گفته شد خیلی خیلی به بحث تشکیک وجود ربط پیدا می کند و می تواند به ما بیان کند که صراط یعنی چه؟

همانطور که می دانیم صراط نمی تواند فیزیکی باشد و مثلا خطی بین این مکان و آن مکان باشد که شخصی از این راه برود و به آنجا برسد و باید بالاتر باشد و متافیزیک را هم در بر گرفته باشد و تمام ابعاد وجودی انسان را در بر گرفته باشد!!! و صراط برای عبور کردن است و باید بین ما و منتهی باشد ( و الی الله المنتهی ) و این مطلب هنگامی که در کنار مطلب تشکیک نور یا وجود قرار می گیرد و بعد در کنار آیاتی که کلمه ی "فیکم" هست قرار می گیرد و بعد در کنار احادیثی که در مورد صراط است قرار می گیرد و بعد در کنار دعای جوشن کبیر قرار می گیرد ، معنی زیبایی می دهد... ( و البته چون من خودم کاملا مطمئن نیستم از این مورد و این مورد را از کسی نشنیدم به صراحت نگفتم و با صورت سوال مطرح کردم )

  • محمد حسین

جز مسخره نیست، جز عشق که هست
با سرخوشی اش جهانی انداخته دست
ای کاش که از دل طبیعت برهد
این طفل پاکی که با گِل بنشست

با مهر خودش ودیعه بنهاد مرا
بنهاد و بکاشت در این پاک سرا
آید ز آسمان مهربانش باران
تا باز برد به سوی خود حاصل کار

گویند به من که نیست هیچ پروانه
ما چو کرم زمانیم و زمین هم خانه
از حرف بدان سخت به خود پیله شدم
صدف بشکنم آخر ، برون دهم دردانه

افسانه به جهان نیست افسانه کجاست؟
افسانه منم ، گمان کردم که به جاست
دان چاره ی نسیان انسانیت است
چون کج برود جلوه کند قامت راست

قامت قائم قوم بدان که بی مقدار است
بر غیر غاضب ، قوی و قادر و قهار است
از خشم و وحشتش هزار بخواندند مرا
لیک آن هم مسبوق به مهر یار است

هزار تبر برداشته استاد از پی من
تا ریشه زند بیاندازد آزادی من
ولی به اندرون می دانم هرس است
زشت زداید ،زنده کند زیبایی من


(شعر افسانه از محمد حسین)

  • محمد حسین

بسم الله الرحمن الرحیم

آیه ی 140

أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطَ کَانُوا هُودًا أَوْ نَصَارَىٰ 

در جواب به این سوال است که گفتند که پیامبر قبلا یهودی بوده؟ یا مسلمون؟ یا مسیحی؟ و بعد می خواستند نتیجه گیری های خودشا را انجام بدهند.

آیه ی 141

وَلَا تُسْأَلُونَ عَمَّا کَانُوا یَعْمَلُونَ

جواب این سوال هست که آیا گناه قبلی ها به گردن ماست؟ یعنی چرا پسر به جرم پدر اینطوری شده است.

پس با این جواب می توان گفت که خدا می فرماید که بچه های زنازاده اگر مشرک و ... شوند ... این طور نیست که گناه پدر را به پای پسر نوشت . بلکه هر کسی از اعمال خودش سوال می شود.

دو حالت دارد. یا اینکه خدا این را فقط در مورد آخرت گفته. یا اینکه از هر دو جنبه. که به نظر من از هر دو جنبه گفته. پس باید دید اینکه فرزند زنازاده خصوصیات خاصی برایش ذکر کرده اند چطور است وضعش.

یک احتمال این است که اینطور گفته شود که کبوتر با کبوتر باز با باز. یعنی خدا انسان های بد را از دودمان انسان های بد می کند ( معمولا ) یعنی کسی که قرار بوده شقی بشود ، خداوند آن را در نسل مسلمان ها قرار ندهد.

یک احتمال این است که گفته شود که در قبل از این دنیا ، همین انسان نشئه ی عمل دیگری داشته و در آن مرتکب گناه شده و جریمه ی این جرم این بوده که به صورت فرزند زنازاده در این دنیا به دنیا بیاید.

یک احتمال دیگر این است که گفته شود که اصلا اینکه گفته شده فرزند زنا زاده منظور از باب دیگری بوده و منظور از زنا چیز دیگری بوده . چنانچه قبلا تحقیق شد می تواند مفهوم زن و انعام و خانه و زرع و کاشت مومنین و باران باریدن و رویاندن درخت و میوه دادن ، از جنبه ی دیگری بررسی شود ، به این گونه که زن ، همین بدنی است که ما در آن کشت می کنیم یا اینکه کاشته شدیم! (که حالا باید دید کدام خوب عمل آمدیم و کدام میوه ی خبیث می دهیم ) و بعد گفته شد که در زن هایتان خوب بکارید که کشتزار شمایند! و حالا اگر در مورد زنازاده گفته شده که مشرک می شود ، باید مرتبط با همین موضوع این حدیث را تفسیر کرد.وگر نه از نظر عقلی هم کاملا روشن است که این قسمت آیه درست است و نباید اینطور باشد که گنه کرد در بلخ آهنگری - به شوشتر زدند گردن مسگری!!!

 

 

سَیَقُولُ السُّفَهَاءُ مِنَ النَّاسِ مَا وَلَّاهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتِی کَانُوا عَلَیْهَا ۚ قُلْ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ

در این آیه باید به یاد بسپاریم که دلیل اینکه قبله ای داریم این است که آن مال خداست (قل لله)!!!

شاید دلیل اینکه جهت قبله برگشته بخاطر این بوده که دیگر اینجا بیشتر برای خدا بوده!!! پایگاه خدا بوده.

سوال: چرا کلمه ی سفیه بکار برده شده؟

این آیه چه ربطی به آیه ی قبلی دارد؟ ، البته به آیه ی 140 مربوط است. در حقیقت می توان گفت که جهت آیه ی 141 زیاد هم خوانی با سایر آیات ندارد ( یعنی من نفهمیدم!!! )

آیه ی 143

وَکَذَٰلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَکُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ

معنی وسط دقیقا چیست؟

ترجمه ی آقای خرمدل گفته:

«أُمَّةً وَسَطاً»: ملّت دادگر گزیده‌ای که راه تفریط و افراط نپوید. «وَسَطاً»: متّصف به فضائل. مرکز فضائل و حسنات. دادگر. مفرد و مثنّی و جمع و مذکّر و مؤنّث در آن مساوی است. اطلاق حالّ بر محلّ است. «

ترجمه ی بهرام پور:

و بدین‌سان شما را امّتى میانه قرار دادیم 

ترجمه ی آیت الله مکارم:

همان‌گونه (که قبله شما، یک قبله میانه است) شما را نیز، امت میانه‌ای قرار دادیم (در حد اعتدال، میان افراط و تفریط؛)

ترجمه ی خرمشاهی:

و بدین‌سان شما را گروهى بهینه گرداندیم

در تفسیر نمونه گفته شده:

همانگونه (که قبله شما یک قبله میانه است ) شما را نیز یک امت

میانه قرار دادیم (و کذلک جعلناکم امة وسطا).

و

از آنجا که خانه کعبه در آن زمان کانون بتهاى مشرکان بود، دستور داده شد مسلمانان موقتا به سوى بیت المقدس ‍ نماز بخوانند

و

کلمه (وسط) در لغت هم به معنى حد متوسط در میان دو چیز آمده ، و هم به معنى جالب و زیبا و عالى و شریف ، و این هر دو ظاهرا به یک حقیقت باز مى گردد زیرا معمولا شرافت و زیبائى در آن است که چیزى از افراط و تفریط دور باشد و در حد اعتدال قرار گیرد. معتدل از (نظر عقیده ) که نه راه (غلو) را مى پیمایند و نه راه (تقصیر و شرک )، نه طرفدار (جبرند) و نه (تفویض )، نه درباره صفات خدا معتقد به (تشبیهند) و نه (تعطیل ). معتدل از نظر ارزشهاى معنوى و مادى ، نه به کلى در جهان ماده فرو میروند که معنویت به فراموشى سپرده شود، و نه آنچنان در عالم معنى فرو میروند که از جهان ماده به کلى بى خبر گردند نه همچون گروه عظیمى از یهود جز گرایش مادى چیزى را نشناسند و نه همچون راهبان مسیحى به کلى ترک دنیا گویند.

معتدل از نظر علم و دانش ، نه آنچنان بر دانسته هاى خود جمود دارند که علوم دیگران را پذیرا نشوند، و نه آن گونه خود باخته اند که به دنبال هر صدائى برخیزند.

معتدل از نظر روابط اجتماعى ، نه اطراف خود حصارى مى کشند که از جهانیان به کلى جدا شوند، و نه اصالت و استقلال خود را از دست مى دهند که همچون غربزدگان و شرقزدگان در این ملت و آن امت ذوب شوند!.

معتدل از نظر شیوه هاى اخلاقى ، از نظر عبادت ، از نظر تفکر و خلاصه معتدل در تمام جهات زندگى و حیات .

از ائمه اهل بیت (علیهمالسلام ) براى ما نقل شده مى خوانیم : نحن الامة الوسطى ، و نحن شهداء الله على خلقه و حججه فى ارضه ... نحن الشهداء على الناس ... الینا یرجع الغالى و بنا یرجع المقصر:

توجه به یک نکته لازم است و اینکه در بعضی از احادیث و شعرهایی که عرفا از روی احادیث و آیات سروده اند دانسته ام که قبله اصلی دل مومن است! و از این جهت وسط بودن قبله و بعد از آن وسط بودن ما ( از بعد امت بودنمان ) می تواند مورد توجه قرار گیرد.

چطور؟ یعنی اینکه خانه دل تا وقتی که سرشار از بت های مختلف است سزاوار مدیریت و قبله بودن سایر ارکان انسان را ندارد ولی هنگامی که تطهیر شد ، دیگر غیر از این خانه ارزش قبله بودن را ندارد.

شاید منظور از وسط که حالتی شهادت گونه نسبت به بقیه دارد چیزی شبیه به اعراف (http://tabasomedanaee.persianblog.ir/post/79/) باشد و بلندی ای که عده ای بر روی آن می ایستند و بر اهل جهنم و بهشت مسلط هستند.(شهید هستند)

از طرف دیگر این آیه به آیه ای که در مورد چگونگی دین حضرت مصطفی ص قبل از بعثت بود ( یهودی یا نصرانی ) هم ارتباط داشته باشد.

وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِی کُنْتَ عَلَیْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ یَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ یَنْقَلِبُ عَلَىٰ عَقِبَیْهِ ۚ

نکته : فعل قلب اینجا در حالت سیئه مانندی استفاده شده. ( یا مقلب القلوب ، ثبت قلبی علی دینک ، ) ، در بخش دیگر همین سوره هم حالت حسنه و خوب این فعل استعمال شده ( ما تقلب تو را دیدیم ... ) .

نکته:فلسفه قبله به صراحت بیان شده : برای اینکه دانسته شود کسی که از رسول تبعیت می کند و کسی که بر پاشنه اش می گردد.

وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِی کُنْتَ عَلَیْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ یَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ یَنْقَلِبُ عَلَىٰ عَقِبَیْهِ ۚ وَإِنْ کَانَتْ لَکَبِیرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِینَ هَدَى اللَّهُ ۗ

همسانی این بخش آیه با آن آیه که می گفت : وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ ۚ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِینَ(2:45)

  • محمد حسین

بنده نامه ی زیر را نوشتم و به چندین و چند خبرگذاری ، شبکه تلویزیونی ( بخش اخبار ) و روزنامه فرستادم. و قصد دارم در شبکه های اجتماعی نیز آن را منتشر کنم.


سلام
لطفا در مورد بورس اطلاع رسانی کنید.
6
میلیون نفر ( به همراه خانواده هایشان ) جزو سهامداران خرد بورس هستند و هر روز وضعشان بدتر از دیروز می شود .
عده ای نصف داراییشان را در بورس از دست داده اند.
بورسی که با تشویق و خوب خوانده شدن آقای روحانی وارد آن شدند.

اصلا معلوم نیست علت سقوط بورس در این مدت چیست؟

عده ای خود دولت را مسئول اصلی ریزش می دانند و می گویند که دولت مردم را به این میدان آورده تا با کاهش سرمایه هایشان ، نقدینگی و تورم را کنترل کند.

و این در حالی است که کسانی که از اعمال دولت خبر داشتند و به اصطلاح رانت دار بودند ، زودتر دارایی هایشان را نقد کردند و رفتند.

اینکه دست دولت در کار است را حتی خود آقای وزیر اقتصاد هم بر آن صحه گذاشتند و گفتند که ما در بورس حباب مشاهده کردیم و برای از بین بردن آن ورود کردیم!!!

بعدها گفتند که ما برای بهبود وضعیت عصفبار بورس چند هزار میلیارد تومان به آن تزریق خواهیم کرد که دروغ بود و بازار سرمایه نهایتا چند صد میلیارد تومان از آن مبلغ را بیشتر ندید.

لطفا بررسی کنید که چگونه است که رانتداران و وابستگان دولت و سهامداران حقوقی و گردن کلفت ها هر روز سرمایه شان بیشتر می شود و مایی که به حرف های ریاست جمهوری اعتماد کردیم و اموال خود را به بورس آوردیم ، هر روز باید سرمایه مان کمتر شود؟

لطفا بررسی کنید که چرا سرمایه مردم ( سهامداران خرد ) هر روز 4 درصد کم می شود ولی شاخص بورس اوراق بهادار تهران هر روز 1 درصد افت می کند؟

مگر همین دولت نبود که به آمار و ارقام دولت قبل خرده می گرفت و آن را کذب می دانست؟

اکثر مردمی که به دولت فعلی رای دادند برای بهبود وضعیت اقتصادیشان بوده ، ولی چرا هر روز وضع اقتصادیشان دارد بد و بد و بدتر می شود و اخبار حمایت و بهبودی هم که از زبان مسئولین به ویژه شخص ریاست جمهوری شنیده می شود همه اشتباه و بی پایه و اساس از آب در می آید.
اگر در بین سهامداران خرد باشید ، می بینید که کاملا اعتماد آنها از اخباری که از دولت می آید از بین رفته و گاها با شنیدن اخبار خوب از زبان وزیر اقتصاد ، رئیس سازمان بورس و رئیس جمهور ، همه سعی در فروش سهام هایشان می کنند و رفتار برعکس از خودشان نشان می دهند.

در کشور های دیگر با این افت عجیب و بی سابقه بورس ، تمام مسئولین مورد بازخواست قرار می گیرند و گاها استعفا می دهند ، و این در حالی است که تا کنون ریاست جمهوری و وزیر اقتصاد بخاطر عملکرد ضعیفشان و وعده وعید های دروغشان ، حتی یک عذر خواهی هم از مردم و از خانواده های این 6 میلیون سهامدار خرد نکرده اند

و در این میان صدا سیما هم که در زمان اوج بورس هر روز تبلیغ بورس را می کرد و در تمام اخبار صبحگاهی ، نیمروزی و شبانه اش به عنوان تیتر اول ، با صدای رسا و خوشحال خبر از صعود شاخص های بورس را می داد ، اکنون تیتر یک که سهل است ، جزو هیچکدام از عناوین خبری اش ، وضعیت پیچیده ، مبهم و ضعیف بازار سرمایه را منعکس نمی کند.
از طرفی شخص آقای دکتر روحانی در سخنرانی های بسیاری می فرمایند که بنده نقد پذیر هستم و با گوشی باز آماده ی شنیدن انتقادات و اصلاح بدنه ی دولت را دارم و از طرفی دیگر می بینیم که انتقاد که نه ، سوال جمع زیادی از سهامداران خرد از ایشان در سایت رسمی ایشان و در پایگاه های اینترنتی بی جواب می ماند ( از جمله خود بنده ). خوب این چه نقدپذیری ایست؟
من به عنوان یک سهامدار جزء که به این دولت اعتماد کرده بودم ، از شما می خواهم که به وضع بورس رسیدگی کنید و حداقل علت افت های بی دلیل این مدت را بررسی کنید.

متشکرم
یا علی

  • محمد حسین
نامه سرگشاده جمعی از فعالان بورس به رئیس‌جمهور
درخواست خانواده‌های ۶ میلیون نفر فعال در بورس از روحانی/ سقوط بورس بیش‌ از کل دارایی‌ بلوکه‌شده
تاریخ انتشار : یکشنبه ۸ تیر ۱۳۹۳ ساعت ۱۳:۵۹
 
بورس ایران در این مدت به اندازه پول‌های بلوکه‌شده ایران نزد کشورهای‌غربی افت داشته... ما دنبال شفافیت هستیم و روشن‌شدن برخی ابهامات، مثلا امید واهی که آقایان با داستان تزریق ۵۰۰۰ میلیارد به بازار دادند ولی عملا اتفاقی نیفتاد و وضعیت بازار را خراب‌تر هم کرد چه بود؟
درخواست خانواده‌های ۶ میلیون نفر فعال در بورس از روحانی/ سقوط بورس بیش‌ از کل دارایی‌ بلوکه‌شده
به گزارش جهان، جمعی از فعالان بازار سرمایه با ارسال نامه‌ای سرگشاده به رئیس جمهوری محترم خواستار توجه بیشتر دکتر روحانی به وضعیت نابسامان بورس شدند.

در بخش از این نامه آمده است: آقای رییس‌جمهور ما فعالان بازار بورس نسبت به رفتار دولت در قبال بازار سرمایه اعتراض داریم و از حضرتعالی تقاضا داریم در جلسه‌ای حضوری به حرف‌های ما گوش داده و به ابهامات موجود پاسخ بدهید.

متن کامل این نامه به شرح زیر است:

آقای دکتر روحانی
سلام علیکم

آقای رییس بدون مقدمه عرض می‌کنیم که آیا از آنچه در این شش ماه بر بازار سرمایه می‌گذرد خبر دارید؟

آقای رییس شاید لازم باشد کمی به عقب برگردیم، به روزهای آخر پاییز ۹۲، در آن روزها حضرتعالی و سایر اعضای دولت و برخی دوستان مجلسی به همراه صدا‌و‌سیما و سایر رسانه‌ها آنقدر از روزهای خوب بورس گفتید و افق روشن ترسیم کردید و... تا خیلی از سرمایه‌ها جذب این بازار شدند و ناگهان اقدامات دولت و تیم اقتصادی آن برعکس شعارها شد و اولین و مهم‌ترین عامل و مسبب ریزش بازار اقدامات دولت بود.

در حالی که بعد از دعوت مردم به بازار (که حضرتعالی نیز در چند نوبت از طریق رسانه ملی این امر را انجام دادید) تیم اقتصادی‌تان با اعمال سیاست‌های عجیب و اعلام وجود حباب در بازار و مهمتر از آن عرضه سهام در قیمت‌های بالا به مردم از طریق سازمان خصوصی‌سازی بازار را به خاک سیاهی نشانده است که شاید به این زودی‌ها نتواند روی پای خود بایستد.

آقای دکتر سوالات و مطالب مهمی در ذهن فعالان بورس نقش بسته که پاسخگویی شفاف به آن کمترین خواسته ما فعالان بازار سرمایه می باشد.

دلیل دعوت از مردم برای حضور در بورس و به دنبال آن فروش سهام دولتی به قیمت‌های بالا و دخالت‌های خاص برای ریزش بازار چه بود؟ آیا دولت دامی برای فعالین بورسی تدارک دیده بود؟

وعده‌های توخالی که چندین بار برای حمایت‌های دولت از بازار اعلام گردیده و به سرانجام نرسیده، دلیلش چیست؟ به عنوان نمونه آقای وزیر از صندوقی ۵۰۰۰ میلیاردی صحبت کردند که نه تنها عملیاتی نشد، بلکه باعث شد بازار وضعیتش بدتر هم بشود.

آقای رییس‌جمهور!

عدم شفافیت بازار، بی‌تدبیری و بی‌اعتنایی مدیران به شرایط موجود و حتی برخی رفتارهای تعمدی بر عمق ریزش بازار افزوده است.

آقای روحانی‌!

در حالی که اکثر سهام بازار ریزش‌های بالای ۵۰ درصدی را تجربه کرده‌اند، آقایان در آمارهای‌شان به شاخصی جعلی استناد می‌کنند که اصلا بیانگر وضعیت بورس نیست.

آقای رییس‌جمهور؛ قانونا دولت به خاطر دخالت در روند بورس و بدتر از آن تشویق مردم به خرید سهام مقصر است.

آقای روحانی!

شاید هیچ گروهی به اندازه فعالان بازار سرمایه از انتخاب شما خوشحال نشدند و شاید اگر قابل سنجش باشد، شاید بالاترین آمار رای برای شما از فعالان بورسی باشد و قریب به یقین هیچ بخشی هم به اندازه ما آسیب‌ندیده است.

آقای روحانی قریب به اتفاق فعالان بازار حداقل سی درصد سرمایه خود را از دست داده‌اند و در برخی موارد این رقم به بالای ۵۰ درصد هم می‌رسد.

آقای رییس‌جمهور؛ ما دنبال شفافیت هستیم و روشن شدن برخی ابهامات، مثلا امید واهی که آقایان با داستان تزریق ۵۰۰۰ میلیارد به بازار دادند ولی عملا اتفاقی نیفتاد و وضعیت بازار را خراب‌تر هم کرد چه بود؟

آقای رییس‌جمهور؛ آن چیزی که دارد از بین می رود علاوه بر سرمایه ما فعالان اقتصادی، اعتماد است، اعتمادی که اگر از بین برود نتیجه‌اش همان می‌شود که در دعوت دولت و صداوسیما و ... از مردم برای انصراف از یارانه روی داد.

آقای رییس‌جمهور؛ بورس ایران در این مدت به اندازه پول‌های بلوکه‌شده ایران نزد کشورهای غربی افت داشته ولی کسی پاسخگو نیست.

آقای روحانی؛ ما خانواده شش میلیونی فعالان بازار سرمایه این را حق خود می‌دانیم که با شما جلسه ای داشته و وضعیت بازار را بدون رنگ و لعاب‌هایی که آقایان استفاده می کنند، شفاف به عرض برسانیم. خاطرتان باشد در شعارهای انتخاباتی تان قول دادید که پاسخگو باشید و به وعده های داده شده عمل کنید.

آقای رییس‌جمهور ما سهامداران حقیقی درخواست دیداری حضوری و بدون واسطه با حضرتعالی را داریم و براین خواسته مصریم و آن را حق مسلم خود می‌دانیم تا آنچه بر بازار سرمایه در این مدت رفته است را مستند و مشروح به عرضتان برسانیم.

آقای رییس‌جمهور ما فعالان بازار بورس نسبت به رفتار دولت در قبال بازار سرمایه اعتراض داریم و از حضرتعالی تقاضا داریم در جلسه‌ای حضوری به حرف‌های ما گوش داده و به ابهامات موجود پاسخ بدهید.

یاحق
با تشکر
جمعی از فعالان بازار سرمایه

منبع: برق‌نیوز
  • محمد حسین