سیاست داخلی و دوستداران رهبری
نمی دونم شما تو کدوم جبهه سیاسی هستید؟ دوستدار احمدی نژاد؟ دوست دار روحانی؟ دوست دار آمریکا؟ دوست دار...
من خودم رهبر رو خیلی دوست دارم - نه اینکه با تمام دل و جون ، نه ، دروغ
چرا؟ در حدی که میدونم انسان بسیار خوب و دانایی هستن و هیچ کسی رو لایق
رهبری نمی دونم غیر از ایشون و می دونم خیر و صلاح خودم و مملکتم به دست
ایشونه. یعنی با اونکه به عنوان مرجع تقلید هم ایشون رو قبول دارم ولی اگه
درخواست شهادت در راه خدا رو بدن فکر کنم اجرا نکنم... ( حالا غریبه که
نیست ، خودمونیم ، شاید اگه امام زمان (عج) هم حتی بگن و به من دستور شهادت
بدن ، نتونم این کار رو بکنم ، شاید برای جنگ و زخمی شدن هم پام بلرزه...
بماند، ایشالله که درست میشم ) ، خلاصه اینکه ما اینقدر دوست دار و
دنباله رو ی رهبر هستیم.
اما تعجب می کنم از کسایی که خودشون رو پیرو پر و پا قرص یک جریان فکری و
یا شخص خاصی می دونن . مثلا همین کسایی که آرزوشون شهادت در راه رهبر و
آرمان های رهبری هست ، ولی به گفته های رهبر توجه نمی کنن!!!!!!!!!!
چطور؟
مثلا من دیدم رهبر در برخورد با آقای احمدی نژاد نوعی رفتار می کنه ، ولی
کسایی که خودشون رو ولایی می دونن جور دیگه ای تو بلاگاشون و حرفاشون با
این آقا رفتار می کنن!!!!!!!!!!
مثلا رهبر یه جور با آقای هاشمی رفسنجانی برخورد دارن ، کسایی که خودشون رو پیرو رهبر می دونن یه جور دیگه!
بابــــــــــــااا! ، یه سوال دارم از این آقایون: مگه خود رهبر بلد نیست منظورش رو مستقیم و بی پرده به اون آقایون بگه؟
مگه به ما گفتن (و دستور دادن که ) تو خفی نوعی برخورد کنیم و خودشون نوع دیگه ای؟
خیلی عجیبه!
تو تلویزیون هم دو نفر اومده بودن نشسته بودن روبروی هم ، یکی می گفت رهبری
منظورش این بوده ! و ما این رو از پاره ای از سخنان ایشون فهمیدیم ، اون
یکی هم می گفت نه رهبری منظورشون چیز دیگه ای بوده! و ما هم یه چیزای دیگه
ای برای نشون دادن داریم!!!
حالا خوبه ایشون حی و حاضر هستن و این همه تفسیر ازشون میشه!!!
بابا ! واقعیت همینی هست که هست ! اگه ایشون تقیه کردن ، شما چرا تقیه نمی
کنید ؟ اگه ایشون منظورشون رو صاف و پوست کنده نگفتن ، شما چرا کاسه داغ تر
از آش میشی؟
ایشون اگه سیاست رو گذاشتن بر جذب حداکثری ، شما چرا دنبال دشمن تراشی هستی؟
مگه فکر کردی رهبرت نادانه؟ (پس اصلا چرا به رهبری قبولش کردی؟) یا فکر
کردی دست و پاش بسته است و وظیفه ی دفاع از خودش رو به شما سپرده؟( پس یه
سند و مدرک بیار تا ما هم همینکار رو بکنیم ، مگه اینکه خواب دیده باشی که
خواب حجت نیست!)
آدمی که یه نفر رو به عنوان پیشوا انتخاب می کنه ، سعی می کنه تا اونجا که
می تونه از اون تقلید کنه. چشمش به رفتار اون باشه . اگه خندید ، بخنده .
اگر گریه کرد ، گریه کنه . اگر برای جنگ آماده شد ، برای جنگ آماده بشه...
می خواستم در مورد باقی سلایق سیاسی ( مثل کسایی که آمریکا دوست هستن ) هم بنویسم که انگار مطلب خیلی طولانی میشه...
فقط این مطلب رو بگم که یکسری علل برای شهادت امام جعفر (علیه السلام) و
همین طور امام کاظم (ع) بیان می کنن ، از جمله عدم تقیه ی شیعیان!!!
می گن که امام یکسری از مسائل رو به شیعیان یاد می داد و به اونا می گفت که
این مسائل رو در خارج از محفل خودمون بیان نکنید. و تظاهربه غیر کنید.
ولی شیعیان اون حضرت ( که شاید نشه بهشون گفت شیعیان ) ، وقتی با فهم کم و
ضعف استدلال سایر مسلمان ها روبرو می شدن ، شروع می کردن به استدلال و قانع
کردن و فهماندن و ترویج مذهب بر حق تشیع...(خوب حتما پیش خودشون فکر می
کردن دارن کار درست رو انجام میدن!)
وضع طوری شد که حضرت اسم و رسمی بهم زدن و در بین عموم شناخته شدن و
طرفداران زیادی پیدا کردن (فقط 4000 دانشمند در مکتب حضرت رشد پیدا کردند) و
خلیفه ی وقت که این وضعیت رو دید و حضرت رو مانعی در برابر خواسته هاش
مشاهده کرد که روز به روز به تعداد پیروانش افزوده میشه ، نقشه قتل اون
حضرت رو گرفت ...
وضع طوری شد که امام شهید شد ، امام کاظم ع تا مدتی مخفیانه زندگی می کرد و
بسیاری از همون شیعیان قتل عام شدن و یا اونقدر جو خفقان و ترس حکم فرما
شد که جرات بروز مذهب و روش خودشون رو پیدا نکردند ( میگن درصد خیلی کمی از
علمی که امام به پیروان خودشون یاد دادن الان به ما رسیده! )
خلاصه اینکه (من فکر می کنم) باید چشممون به کسی باشه که قبولش داریم ، حتی
اگه تقیه کرد ، ما هم باید همون کار رو کنیم. و اگه مطلبی گفت ، ما هم
باید عینا همون رو بگیم ، نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کمتر. درست مثل
نماز جماعت.
ها؟ بد می گم؟
نظرتـــون؟؟؟
یا علی

- ۹۳/۰۳/۳۰