سکانس چهارم ) صبر، پشتکار و تحمل امام
امام یک شبه اینجا نرسید . او چندین سال صبر کرد و در کوره و کارگاه زمان و عصر خودش را تربیت کرد . مدت ها طول کشید تا سخنش را به گوش جان مردم رسانید . سال ها زمان برد تا حکومت فاسد پهلوی را که هر روز ریشه اش را بیشتر در تن ملت می دواند بیرون کرد .
بعد از اینکه انقلاب پیروز شد ، نوبت معاندین و مخالفین بود که از چپ و راست و از پشت خنجر بکشند و بدنه ی انقلاب را اصلاح کنند .
و بعد از همه صدام . مرد خونریزی که به مردم کشور خودش هم رحم نمی کرد و سفاک و بی رحم و نادان بود .
8 سال امام در چنین شرایطی تحمل کرد و با صبر و شکیبایی و پایمردی پیش رفت و انقلاب را پیش راند .
کمتر کسی پیدا می شود که به آرمانی عقیده داشته باشد و برای پیروزی و شکوفایی آن چند ده سال عمرش را بتواند صبر کند و آهسته آهسته آن را پیش براند .